logo
دوره 25، شماره 4 - ( پائیز 1398 )                   جلد 25 شماره 4 صفحات 297-282 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Sadri Damirchi E, Honarmand Ghojebegloo P, Amir S M B, Gholizade B. Predicting Risk-Taking Behaviors Based on the Role of Perceived Social Support Components, Emotional Expression and Brain- Behavioral Systems in Addicts. Intern Med Today 2019; 25 (4) :282-297
URL: http://imtj.gmu.ac.ir/article-1-3237-fa.html
صدری دمیرچی اسماعیل، هنرمند قوجه بگلو پژمان، امیر سید محمد بصیر، قلی زاده بهزاد. پیش‌بینی رفتارهای پرخطر بر اساس نقش مؤلفه‌های حمایت اجتماعی ادراک‌شده، ابرازگری هیجانی، سیستم‌های مغزی‌رفتاری در معتادان. طب داخلی روز. 1398; 25 (4) :282-297

URL: http://imtj.gmu.ac.ir/article-1-3237-fa.html


1- گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران. ، e.sadri@uma.ac.ir
2- گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
متن کامل [PDF 6387 kb]   (2992 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (4312 مشاهده)
متن کامل:   (6570 مشاهده)
مقدمه
اعتیاد یکی از مهم‌ترین مشکلات عصر حاضر است که گسترش جهانی پیدا کرده و هر روز بر شمار قربانیانش افزوده می‌شود [1]. مطالعات پیشین نشان داده‌اند خطرپذیری به عنوان یک صفت شخصیتی، زمینه‌ساز بروز اختلالات مصرف مواد است [3 ،2]. همچنین مصرف مواد نیز در افزایش بروز رفتارهای پر‌خطر نقش دارد [4]. شیوع رفتارهای پرخطر در جوامع، یکی از موارد جدی تهدیدکننده سلامت است که در سال‌های اخیر با توجه به تغییرات سریع اجتماعی از سوی سازمان‌های بهداشتی، مجریان قانون و سیاست‌گذاران اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است [5]. 
پیش‌بینی شده تا سال 2030 میلادی، تنها میزان مرگ‌و‌میر ناشی از دخانیات به 10 میلیون نفر در سال برسد؛ اگر پیامد جسمی، روانی و اجتماعی سایر رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای پرخطر جنسی نیز به حساب آورده شود، آسیب‌های وارده چند برابر می‌شود [6].
 رفتارهای پرخطر، رفتارهایی هستند که سلامت و بهزیستی افراد را در معرض خطر قرار می‌دهند. این رفتارها به دو بخش تقسیم می‌شوند: بخش اول شامل رفتارهایی می‌شود که بروز آن‌ها سلامت خود فرد را به خطر می‌اندازد و بخش دوم شامل رفتارهایی است که سلامت و تندرستی دیگر افراد جامعه را تهدید می‌کند [7]. 
از جمله رفتارهای پرخطر شناخته شده در افراد معتاد تزریق مواد مخدر و روابط جنسی ناایمن است که به عنوان ریسک‌فاکتورهای مهم در انتقال بیماری‌های عفونی نظیر هپاتیت B، هپاتیت C، و ایدز است [8]. همچنین بروز رفتارهای پرخطر در رانندگی و کاهش سطح ایمنی ترافیک و نیز رفتارهای پرخاشگرانه از دیگر رفتارهای پرخطر معتادان است [10 ،9]. مرور ادبیات پژوهش نشان می‌دهد یک رویکرد قطعی درباره‌ علل رفتارهای پرخطر ارائه نشده است [11]. از این رو، پژوهش‌های مختلف علل گوناگونی را برای وقوع رفتارهای پرخطر ارائه می‌کنند؛ از جمله این عوامل می‌توان به خانواده و ضعف حمایت والدین از جوانان، عوامل اجتماعی و محیط ناامن جامعه، مشکلات مربوط به مدرسه و ترک تحصیل، عوامل ژنتیکی، تأثیرات هورمونی و رویدادهای دوران بلوغ و عوامل فردی و روان‌شناختی اشاره کرد [12].
مرور پژوهش‌ها نشان می‌دهد حمایت اجتماعی ادراک‌شده به عنوان یک مکانیسم مقابله در مقابل رفتارهای پرخطر مانند کشیدن سیگار، مصرف الکل و مواد مخدر و رفتارهای پرخطر جنسی نقش مهمی ایفا می‌کند [13]. حمایت اجتماعی ادراک‌شده یک منبع مهم سازگاری است و دارای نقش بسیار مؤثری در پیامدهای حاصل از کارکرد و سازگاری روان‌شناختی افراد است [14]. همچنین در طبقه‌بندی ابعاد و افراد مرتبط با حمایت اجتماعی ادراک‌شده این‌گونه بیان شده است که حمایت اجتماعی شامل کمک‌ها و حمایت‌های والدین، دوستان و دیگر افراد مهم زندگی است [15]. 
تعدادی از پژوهش‌ها ارتباط حمایت اجتماعی ادراک‌شده با رفتارهای پرخطر را بررسی کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به پژوهشی اشاره کرد که نقش واسطه‌ای حمایت اجتماعی ادراک‌شده در رابطه‌ میان راهبرد‌های تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر را تأیید کرده است [12]. همچنین پژوهش دیگری نقش حمایت اجتماعی ادراک‌شده در کاهش مشارکت در رفتارهای پرخطر افراد مجرم را تأیید کرده است [16]. پژوهش دیگری نیز بیان کرده مقیاس کلی حمایت اجتماعی بر بروز رفتارهای پرخطر نوجوانان تأثیری ندارد [17]. علاوه بر این، پژوهش دیگری ارتباط حمایت اجتماعی ادراک‌شده با بروز رفتارهای پرخطر هر دو گروه دانش‌­آموزان دختر و پسر دوره متوسطه را معنادار دانسته است [18]. پیشینه پژوهشی بیانگر توجه پژوهشگران به بررسی ارتباط حمایت اجتماعی ادراک‌شده با بروز رفتارهای پرخطر است، اما با توجه به نتایج گوناگون و در مواردی متضاد و همچنین با توجه به این نکته که تاکنون پژوهشی در کشورمان ارتباط این دو متغیر در گروه معتادان را بررسی نکرده است، نیاز به پژوهش‌های بیشتر در این خصوص را ضروری می‌کند.
شواهد مبتنی بر تحقیقات علوم روان‌شناسی و اعصاب بیانگر حمایت قوی از تأثیر هیجانات بر بروز رفتارهای پرخطر است [19]. تعدادی از پژوهش‌ها بیانگر ارتباط معنادار هیجانات منفی از جمله اضطراب و افسردگی با بروز رفتارهای پرخطر هستند [20]. نتایج تعدادی از پژوهش‌ها بیانگر ارتباط قوی بین ناتوانی در نظم‌بخشی هیجانی با بروز دامنه وسیعی از رفتارهای ناسازگارانه و پرخطر از جمله سوء‌مصرف مواد، خودآزاری عمدی، میل به خودکشی، رفتار پرخاشگرانه، اختلال خوردن و رفتار پرخطر جنسی هستند [21]. همچنین تعدادی از پژوهش‌ها ارتباط سبک‌های ابراز هیجان با تعدادی از متغیر‌های از جمله مقایسه دختران فراری و بهنجار و ریخت شخصیتی D را بررسی کرده‌اند [23 ،22]. ابرازگری هیجان به عنوان یکی از مؤلفه‌های اصلی هیجان، به نمایش بیرونی هیجان، بدون توجه به ارزش (مثبت یا منفی) یا شیوه تجلی آن (چهره‌ای، کلامی، بدنی یا رفتاری) اطلاق می‌شود [23]. کینگ و امونز سه بُعد اساسی در ابرازگری هیجانی را مطرح کرده‌اند، این سه بعد شامل ابراز هیجان مثبت، ابراز هیجان منفی و ابراز صمیمیت است [24].
 پیشینه پژوهشی بیانگر توجه پژوهشگران به بررسی ارتباط هیجانات با بروز رفتارهای پرخطر است [19]. اما تاکنون پژوهشی که به بررسی ارتباط بین سبک‌های ابراز هیجان و بروز رفتارهای پرخطر پرداخته باشد، انجام نشده است. با توجه به جست‌وجوی پژوهش‌های انجام‌شده در ارتباط با رابطه متغیرهای مذکور در گروه معتادان که به عنوان یکی از قشرهای پرخطر یا در معرض خطر جامعه شناخته شده‌اند نیاز به پژوهش‌های بیشتر در این خصوص ضروری است.
در بررسی عوامل شخصیتی مؤثر در رفتارهای پرخطر، بررسی بُعد زیستی‌عصبی شخصیت که می‌تواند زیربنای هیجان و رفتار باشد، حائز اهمیت است. از جمله نظریه‌های مرتبط با این بُعد، نظریه شخصیت گری است که مبنای انگیزش، هیجان و رفتار انسان را سیستم‌های مغزی‌رفتاری می‌داند؛ درواقع نظریه گری یک نظریه شخصیتی بر پایه بیولوژی است که فرض می‌کند علت اصلی بسیاری از تفاوت‌های فردی مورد‌مشاهده در شخصیت، سه سیستم فرعی مغز است. این سه سیستم شامل سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال‌ساز رفتاری و سیستم جنگ و گریز هستند [25]. تعدادی از پژوهش‌ها به بررسی ارتباط سیستم‌های مغزی‌رفتاری با رفتارهای پرخطر پرداخته‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به پژوهشی اشاره کرد که تأثیر مستقیم سیستم‌های مغزی‌رفتاری در بروز رفتارهای پرخطر نوجوانان را تأیید کرده است [26]. همچنین یافته‌های پژوهش دیگری که به مقایسه سیستم‌های مغزی‌رفتاری در زنان مصرف‌کننده و غیرمصرف‌کننده سیگار و قلیان پرداخت؛ حاکی از تفاوت معنادار در بین دو گروه بود [27]. پژوهش دیگری رابطه بین مؤلفه‌های سیستم‌های مغزی‌رفتاری با پرخاشگری در دانشجویان ایرانی را معنادار یافت [28]. 
پیشینه پژوهشی بیانگر توجه پژوهشگران به بررسی ارتباط سیستم‌های مغزی‌رفتاری با نمونه‌هایی از رفتار پرخطر همچون اعتیاد و پرخاشگری است، اما با توجه به جست‌وجوی پژوهش‌های انجام‌شده درباره بررسی جامع ارتباط انواع رفتارهای پرخطر با سیستم‌های مغزی‌رفتاری و نیز در خصوص متغیرهای مذکور در گروه معتادان که به عنوان یکی از قشرهای پرخطر یا در معرض خطر جامعه شناخته شده‌اند و همچنین توجه به بُعد زیستی‌عصبی شخصیت علاوه بر ابعاد روان‌شناختی، نیاز به پژوهش‌های بیشتر در این خصوص ضروری است.
بررسی پژوهش‌های پیشین، اهمیت شیوع رفتارهای پرخطر افراد معتاد را نشان می‌دهد، اما بسیاری از پژوهش‌های صورت‌گرفته در ارتباط با عوامل مرتبط با بروز رفتارهای پرخطر در گروه نوجوانان و جوانان بوده است و با توجه به شیوع قابل توجه رفتارهای پرخطر در افراد معتاد، بررسی‌های کافی در این گروه انجام نگرفته است. علاوه بر این، توجه پژوهشگران در پژوهش‌هایی که مؤلفه‌های مؤثر بر بروز رفتارهای پرخطر را بررسی کرده‌اند، بیشتر بر مؤلفه‌های روان‌شناختی متمرکز بوده است و مؤلفه‌های اجتماعی و زیستی مرتبط با بروز رفتارهای پرخطر کمتر بررسی شده‌اند، همچنین تعداد قابل توجهی از پژوهش‌ها تنها به بررسی ارتباط یک یا چند متغیر با یک رفتار پرخطر خاص پرداخته‌اند و توجه کمتری به بررسی جامع انواع رفتار‌های پرخطر شده است. 
شناخت بیشتر درباره ارتباط میان حمایت اجتماعی ادراک‌شده، ابرازگری هیجانی و سیستم‌های مغزی‌رفتاری در پیش‌بینی رفتار‌های پرخطر افراد معتاد می‌تواند به بهبود درمان‌های به‌کار برده‌شده در جهت کاهش رفتارهای پرخطر افراد معتاد کمک کند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر پیش‌بینی رفتارهای پرخطر بر اساس نقش مؤلفه‌های حمایت اجتماعی ادراک‌شده، ابرازگری هیجانی و سیستم‌های مغزی‌رفتاری در معتادان بود.
مواد و روش‌ها
پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. در این پژوهش مؤلفه‌های سیستم‌های مغزی‌رفتاری، ابرازگری هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک‌شده به عنوان مؤلفه‌های پیش‌بین و متغیر رفتارهای پرخطر به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده‌اند. جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه افراد معتاد در حال ترک کمپ‌های ترک اعتیاد آزادی و همیاران سلامت شهر اردبیل در سال 1397 بودند. تعداد حجم کل جامعه در دو کمپ مذکور 160 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران نمونه‌ای به تعداد 113 نفر برآورد و انتخاب شدند. 
ملاک‌های ورود به پژوهش عبارت بودند از: داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن؛ به طوری که افراد قادر به پاسخگویی به پرسش‌نامه‌ها باشند، نداشتن سابقه اختلال روان‌پزشکی و مشکلات جسمانی شدید (طبق اظهارات خود معتادان) و رضایت آگاهانه معتادان. ملاک خروج از پژوهش نیز شامل عدم ادامه همکاری با پژوهشگران بود. پس از انتخاب نمونه به شرکت‌کنندگان اطمینان خاطر داده شد که این آزمون و نتایج به‌دست‌آمده از آن‌ها صرفاً جنبه پژوهشی دارد و تمام اطلاعات محرمانه ثبت و ضبط خواهد شد. همچنین بیان شد که نوشتن نام و نام خانوادگی به‌هیچ‌وجه ضرورت ندارد و درنهایت پس از ارائه توضیحات درباره ماهیت کلی پژوهش، پرسش‌نامه‌ها در اختیارشان افراد قرار گرفت. روش تکمیل پرسش‌نامه‌ها برای تمامی افراد شرکت‌کننده یکسان بود؛ به طوری که شرکت‌کنندگان در این پژوهش با کمک پژوهشگر به صورت فردی و جداگانه پرسش‌نامه‌ها را تکمیل می‌کردند. 
داده‌ها بعد از جمع‌آوری با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان و با استفاده از نسخه 23 نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. در پژوهش حاضر جهت جمع‌آوری داده‌ها از ابزارهای زیر استفاده شد:
پرسش‌نامه رفتارهای پرخطر
این پرسش‌نامه توسط رجایی و شفیعی به نقل از قاسمی و با توجه به شرایط روانی‌اجتماعی جامعه ایرانی ساخته شده است [29]. پرسش‌نامه حاضر از شش عامل تشکیل شده و دارای 61 ماده است. عامل‌های شش‌گانه این پرسش‌نامه شامل اعتیاد و سوءمصرف مواد، ایدز، دخانیات، خشونت، مشروبات الکلی و الگوی ناسالم تغذیه است. نمره‌گذاری هر سؤال روی یک پیوستار از صفر (هرگز) تا 4 (همیشه) است. حداقل نمره در این پرسش‌نامه صفر و حداکثر 244 است. نمرات بین 61 تا 81 نشان‌دهنده رفتارهای پرخطر در حد پایین است، نمره 81 تا 162 نشان‌دهنده رفتارهای پرخطر در حد متوسط است و نمره بالاتر از 162 نشان‌دهنده رفتارهای پرخطر در حد بالاست. در پژوهش قاسمی پایایی پرسش‌نامه محقق‌ساخته رفتارهای پرخطر با استفاده از آلفای کرونباخ 81/0 گزارش شده است که در حد مطلوب است [29]. در این مطالعه ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ، 93/0 به دست آمد.

مقیاس حمایت اجتماعی ادراک‌شده چند‌بُعدی
مقیاس حمایت اجتماعی ادراک‌شده چندبُعدی توسط زیمت و همکاران تهیه شده است [30]. مقیاس حمایت اجتماعی ادراک‌شده یک ابزار 12‌گویه‌ای است که حمایت اجتماعی ادراک‌شده از سه منبع خانواده، دوستان و افراد مهم در زندگی را بررسی می‌کند. این مقیاس میزان حمایت اجتماعی ادراک‌شده فرد را در هریک از سه حیطه مذکور در طیف هفت‌گزینه‌ای «کاملاً مخالفم» تا «کاملاً موافقم» می‌سنجد. برای به‌دست‌آوردن نمره کل این مقیاس، نمره همه گویه‌ها با هم جمع شده و بر تعداد آن‌ها (12) تقسیم می‌شود. نمره هر زیرمقیاس نیز از حاصل جمع نمرات گویه‌های مربوط به آن تقسیم بر تعداد گویه‌های آن زیرمقیاس (4) به دست می‌آید. روایی و پایایی این مقیاس توسط زیمت و همکاران در حد مطلوب گزارش شده است. رستمی و همکاران ضریب آلفای کرونباخ خرده‌مقیاس‌های حمایت اجتماعی ادراک‌شده را بین 76/0 تا 89/0 به دست آورده‌اند [31]. 
سلیمی و همکاران پایایی مقیاس را با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای سه بُعد حمایت اجتماعی دریافت‌شده از سوی خانواده، دوستان و دیگران به ترتیب 86/0، 86/0 و 82/0 گزارش کرده‌اند [32]. در این مطالعه ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمد.
پرسش‌نامه ابرازگری هیجانی
این پرسش‌نامه توسط کینگ و امونز به منظور بررسی اهمیت نقش ابراز هیجان در سلامت، ساخته شده است [24]. پرسش‌نامه ابرازگری هیجانی دارای 16 ماده و سه خرده‌مقیاس است. مواد 1 تا 7 آن مربوط به زیرمقیاس ابراز هیجان مثبت، مواد 8 تا 12 آن مربوط به زیرمقیاس ابراز صمیمیت و مواد 13 تا 16 آن مربوط به زیرمقیاس ابراز هیجان منفی است. رفیعی‌نیا اعتبار این مقیاس را با استفاده از روش همسانی درونی بررسی کرده و ضریب آلفای کرونباخ را برای کل مقیاس و خرده‌مقیاس‌های ابراز هیجان مثبت، ابراز صمیمیت و ابراز هیجان منفی به ترتیب 68/0، 65/0، 59/0، و 68/0 به دست آورده است. کینگ و امونز ضریب آلفای کرونباخ را برای کل مقیاس و خرده‌مقیاس‌های ذکرشده، به ترتیب 70/0، 74/0، 63/0 و 67/0 به دست آوردند و به منظور بررسی روایی همگرا، بین نمرات پرسش‌نامه ابرازگری هیجانی و پرسش‌نامه شخصیت چند‌بُعدی و مقیاس عاطفه مثبت برودبرن همبستگی مثبت یافتند [22]. در این مطالعه ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ 76/0 به‌دست آمد.
پرسش‌نامه سیستم‌های مغزی‌رفتاری
این پرسش‌نامه یک پرسش‌نامه خودگزارش‌دهی است که توسط کارور و وایت ساخته شده است و به منظور ارزیابی تفاوت‌های فردی در حساسیت نظام‌های بازداری و فعال‌زای رفتاری توسعه یافته است [33]. این مقیاس دارای 24 سؤال است و چهار سؤال در این مقیاس‌ها محاسبه نمی‌شود که فعالیت سیستم بازداری رفتاری را به وسیله خرده‌مقیاس حساسیت به تنبیه و فعالیت سیستم فعال‌سازی رفتاری را به وسیله سه خرده‌مقیاس حساسیت به پاداش، سائق و جست‌وجوی سرگرمی ارزیابی می‌کند. کارور و وایت به بررسی ویژگی روان‌سنجی این مقیاس‌ها پرداختند [33]. آن‌ها ثبات درونی سیستم بازداری رفتاری (BIS) را 74/0 و ثبات درونی برای زیرمقیاس‌های سیستم فعال‌ساز رفتاری (BAS) را که شامل پاسخ‌دهی به پاداش، سائق و جست‌وجوی سرگرمی است به ترتیب 73/0، 76/0 و 66/0 گزارش کردند. آزمودنی‌ها به این سؤالات در مقیاس لیکرت چهارنقطه‌ای از درست نیست (1) تا کاملاً درست است (4) پاسخ می‌دهند. لوکستون و داو ثبات درونی بازداری رفتاری را 72/0 و روایی افتراقی آن با اضطراب را 55/0 گزارش کردند [34]. 
ضریب آلفای کرونباخ خرده‌مقیاس‌های بازداری و فعال‌سازی نیز به ترتیب 78/0 و 81/0 گزارش شده است [35]. در نمونه ایرانی نیز ضریب آلفای کرونباخ محاسبه‌شده برای سیستم فعال‌ساز رفتاری 68/0 و برای سیستم بازداری رفتاری برابر با 72/0 به دست آمده است [36]. در این مطالعه ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ 70/0 به دست آمد.
یافته­‌ها
در پژوهش حاضر میانگین سنی و انحراف استاندارد نمونه مورد پژوهش به ترتیب برابر با 84/5±15/30 محاسبه شد. بالاترین سن افراد شرکت‌کننده در تحقیق 48 سال و پایین‌ترین سن 22 سال بود. از مجموع 113 نفر شرکت‌کننده در این پژوهش 50 نفر (2/44 درصد) زیر دیپلم ، 56 نفر (6/49 درصد) دیپلم، 4 نفر (5/3 درصد) لیسانس و 3 نفر (7/2 درصد) فوق لیسانس بودند از مجموع 113 نفر افراد شرکت‌کننده، 100 نفر (5/88 درصد) مجرد و 13 نفر (5/11 درصد) متأهل بودند. در این بخش ابتدا به یافته‌های توصیفی از جمله میانگین و انحراف معیار متغیرهای مذکور و سپس به یافته‌های استنباطی از جمله ماتریس‌های همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه پرداخته شده است.
طبق نتایج به‌دست‌آمده از یافته‌های توصیفی میانگین و انحراف معیار مؤلفه‌های پژوهش به ترتیب عبارت است از: حمایت خانواده ادراک‌شده با 86/3±97/9 بیشترین میانگین و انحراف معیار را به خود اختصاص داده است و بعد از آن بیشترین میانگین و انحراف معیار به ترتیب حمایت دوستان ادراک‌شده 83/3±66/9 و حمایت دیگران ادراک‌شده 42/2±37/9 را به خود اختصاص داده است. در متغیر ابرازگری هیجانی، ابراز هیجان منفی با 35/1±79/17 بیشترین میانگین و انحراف معیار را به خود اختصاص داده است و بعد از آن بیشترین میانگین و انحراف معیار به ترتیب ابراز هیجانی مثبت 19/4±16 و ابراز صمیمیت 17/3±30/15 است. در سیستم‌های مغزی‌رفتاری مؤلفه سیستم فعال‌ساز رفتاری با میانگین و انحراف معیار 38/2±36/46 و سیستم بازداری رفتاری با میانگین و انحراف معیار 42/2±66/15 است و رفتارهای پرخطر با میانگین و انحراف معیار 66/21±83/150 است.
همان‌طور که در جدول شماره 1 مشاهده می‌شود،مؤلفه‌های حمایت اجتماعی ادراک‌شده شامل حمایت خانواده ادراک‌شده (57/0-=r)، حمایت دوستان ادراک‌شده (50/0-=r) و حمایت دیگران ادراک‌شده (30/0-=r) در سطح (01/0>P) بیشترین همبستگی منفی را با رفتارهای پرخطر دارند. در مؤلفه‌های ابرازگری هیجانی فقط مؤلفه ابراز هیجانی منفی با (01/0>P، 35/0=r) رفتارهای پرخطر همبستگی مثبت و معنی‌داری دارد و در مؤلفه‌های سیستم‌های مغزی‌رفتاری (سیستم فعال‌ساز رفتاری) با (01/0>P، 37/0=r) رفتارهای پرخطر همبستگی مثبت معنی‌داری دارد.


همان‌طور که در جدول شماره 2 مشاهده می‌شود، تقریباً 49 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر بر اساس مؤلفه‌های حمایت اجتماعی ادراک‌شده، ابراز هیجانی منفی و سیستم‌های مغزی‌رفتاری قابل پیش‌بینی است. در جدول شماره 3 مشاهده می‌شود، نسبت F بیانگر این است که رگرسیون رفتارهای پرخطر معتادان بر اساس مؤلفه‌های متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک‌شده، ابرازگری هیجانی و سیستم‌های مغزی‌رفتاری معنادار است.





همان‌طور که در جدول شماره 4 مشاهده می‌شود، از بین مؤلفه‌های حمایت اجتماعی ادراک‌شده، مؤلفه حمایت خانواده ادراک‌شده با بتای 47/0- (01/0>P، 30/4-=T) و مؤلفه حمایت دوستان ادراک‌شده با بتای 19/0- (05/0>P ،198/2-=T) به طور منفی معناداری می‌توانند رفتارهای پرخطر را در معتادان پیش‌بینی کنند. از بین مؤلفه‌های ابرازگری هیجانی، مؤلفه ابراز هیجانی منفی با بتای 17/0 (05/0>P ،296/2=T) به طور مثبت معناداری می‌تواند رفتارهای پرخطر را در معتادان پیش‌بینی کند. در بین مؤلفه‌های سیستم‌های مغزی‌رفتاری، مؤلفه سیستم فعال‌سازی رفتاری با بتای 23/0 (05/0>P، 064/3=T) به طور مثبت معناداری می‌تواند رفتارهای پرخطر را در معتادان پیش‌بینی کند.





بحث
هدف از پژوهش حاضر پیش‌بینی رفتارهای پرخطر بر اساس نقش مؤلفه‌های سیستم‌های مغزی‌رفتاری، ابرازگری هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک‌شده در معتادان بود. نتایج این پژوهش نشان داد از بین مؤلفه‌های حمایت اجتماعی ادراک‌شده، بین مؤلفه حمایت اجتماعی ادراک‌شده از سوی خانواده و مؤلفه حمایت اجتماعی ادراک‌شده از سوی دوستان رابطه منفی معناداری برقرار است، همچنین این دو مؤلفه توانایی پیش‌بینی رفتارهای پرخطر معتادان را دارند. این یافته با پژوهش‌های محمدی و همکاران که نقش واسطه‌ای حمایت اجتماعی ادراک‌شده در رابطه‌ میان راهبرد‌های تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر را تایید کردند [12]، نایاک و همکاران که نشان دادند حمایت اجتماعی ادراک‌شده به عنوان یک مکانیسم مقابله در مقابل رفتارهای پرخطر مانند کشیدن سیگار، مصرف الکل و مواد مخدر و رفتارهای پرخطر جنسی نقش مهمی ایفا می‌کند [13]، اسپور و همکاران که نقش حمایت اجتماعی ادراک‌شده در کاهش مشارکت در رفتارهای پرخطر افراد مجرم را تأیید کردند [16] و رینینقر و همکاران که ارتباط حمایت اجتماعی ادراک‌شده با بروز رفتارهای پرخطر هر دو گروه دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه را معنادار یافتند، هم‌سوست [18]. در تبیین این یافته که حمایت اجتماعی ادراک‌شده از سوی خانواده در پیش‌بینی رفتارهای پرخطر معتادان نقش دارد، می‌توان بیان کرد که عدم ادراک حمایت اجتماعی مناسب از سوی خانواده به ایجاد احساس خلأ و ضعف در افراد معتاد منجر می‌شود؛ به نحوی که آن‌ها برای پُرکردن این شکاف دست به رفتارهای پرخطر می‌زنند، همچنین چالش‌های موجود در خانواده فرد را به سوی رفتار‌های پرخطر می‌کشاند و خود به حمایت‌های ناکافی فردی و شخصی منجر می‌شود [37]. در تبیین نقش حمایت اجتماعی ادراک‌شده از سوی دوستان در پیش‌بینی رفتارهای پرخطر معتادان می‌توان بیانکرد حمایت اجتماعی ادراک‌شده از سوی دوستان از دو سو بر بروز رفتارهای پرخطر افراد مصرف‌کننده تأثیرگذار است؛ حمایت اجتماعی از سوی دوستان هم می‌تواند با ارائه‌ی الگوهای ناسالم فرد را در ارتکاب به رفتارهای پرخطر تشویق کند و هم از طریق ارائه مدل‌های سالم به عنوان منبع حمایتی و برانگیزاننده و سوق‌دهنده رفتار افراد، آن‌ها را در گرایش به رفتارهای سالم و بیرون کشیدن از شبکه‌های دوستی انحرافی کمک کند [12].
همچنین یافته‌های این پژوهش نشان داد بین ابراز هیجان منفی و رفتارهای پرخطر معتادان رابطه مثبت معناداری وجود دارد، همچنین از میان مؤلفه‌های ابرازگری هیجانی، ابراز هیجان منفی، توانایی پیش‌بینی رفتارهای پرخطر معتادان را دارد. این یافته با پژوهش‌های کوسیو و همکاران که بیانگر ارتباط معنادار هیجانات منفی از جمله اضطراب و افسردگی با بروز رفتارهای پرخطر بود [20]، محمودصالحی و همکاران که بیانگر ارتباط قوی بین ناتوانی در نظم‌بخشی هیجانی با بروز دامنه وسیعی از رفتارهای ناسازگارانه و پرخطر از جمله سوء‌مصرف مواد، خودآزاری عمدی، میل به خودکشی، رفتار پرخاشگرانه، اختلال خوردن و رفتار پرخطر جنسی بود [21]، حسینی و شاهقلیان که تفاوت معناداری را بین دختران فراری و بهنجار از لحاظ ارتباط سبک‌های ابراز هیجان گزارش کردند، هم‌سوست [22]. در تبیین این یافته که ابراز هیجان منفی در پیش‌بینی رفتارهای پرخطر معتادان نقش دارد می‌توان بیان کرد کمبود مهارت‌ها در تنظیم هیجانات می‌تواند افراد را درگیر مشکلاتی کند که ابعاد مختلف آن به هیجان مرتبط است؛ ازجمله تنظیم هیجانات، آگاهی از هیجانات دیگران و ابراز هیجان مؤثر، همچنین اقدام به رفتارهای پرخطر یک راهبرد ناسازگارانه، در جهت مواجهه با موقعیت‌های فشارزا و منفی زندگی است. 
به نظر می‌رسد، هنگام مبادرت به رفتار پرخطر، احتمالاً به واقعه اصلی که محرک خُلق منفی بوده است، پرداخته نمی‌شود و هنگامی که رفتار پرخطر متوقف می‌شود، فرد مستعد بازگشت به همان حالت منفی‌ای است که تلاش می‌کرد از آن فرار کند. افرادی که از رفتارهای پرخطر، به منظور کاهش حالت‌های عاطفی منفی خود استفاده می‌کنند، مستعد گرفتارشدن در دوری از عاطفه منفی و گرایش به رفتار پرخطر و بالعکس هستند. به‌خصوص که رفتارهای پرخطر تبدیل به تقویت‌کننده‌های مثبتی می‌شوند که رهایی موقتی از هیجان منفی را به همراه دارند و درنهایت، این احساس آرامش موقتی ممکن است احتمال انجام چنین رفتارهایی را در آینده افزایش دهد [12].
دیگر متغیر مورد‌بررسی و پیش‌بینی‌کننده رفتارهای پرخطر معتادان، سیستم‌های مغزی‌رفتاری است. یافته‌های این پژوهش نشان داد بین مؤلفه‌ها‌ی سیستم‌های مغزی‌رفتاری و سیستم فعال‌سازی رفتاری با رفتارهای پرخطر معتادان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین سیستم فعال‌سازی رفتاری توانایی پیش‌بینی رفتارهای پرخطر معتادان را دارد. این یافته با پژوهش‌های محمدزاده و همکاران که تأثیر مستقیم سیستم‌های مغزی‌رفتاری در بروز رفتارهای پرخطر نوجوانان را تأیید کردند [26]، فراهانی و همکاران که تفاوت معنادار سیستم‌های مغزی‌رفتاری در زنان مصرف‌کننده و غیر مصرف‌کننده سیگار و قلیان را تأیید کردند [27] و کماسی و همکاران که رابطه بین مؤلفه‌های سیستم‌های مغزی‌رفتاری با پرخاشگری در دانشجویان ایرانی را معنادار یافتند، هم‌سوست [28]. در تبیین این یافته که سیستم فعال‌سازی رفتاری در پیش‌بینی رفتارهای پرخطر معتادان نقش دارد، می‌توان بیان کرد سیستم بازداری رفتاری فرد را نسبت به احتمال وقوع خطر یا تنبیه هشیار نگه داشته، رفتار اجتنابی را تسهیل می‌کند؛ در حالی که سیستم فعال‌سازی رفتاری نسبت به نشانه‌های پاداش فعال است و فرد را درگیر رفتارهای گرایشی می‌کند. همچنین به طور کلی فعالیت سیستم بازداری رفتار موجب احساس اضطراب می‌شود، فعالیت فعلی فرد را متوقف می‌کند تا فرد بتواند نشانه‌های موجود در موقعیت را به‌خوبی بررسی کند، اما فعالیت سیستم فعال‌سازی رفتاری موجب رفتار تکانه‌ای شده، فرد را به سوی عملی که موجب دستیابی به پاداش می‌شود، تشویق می‌کند و برمی‌انگیزاند، بدون آنکه فرد متوجه پیامد‌های منفی آن باشد [25]؛ بنابراین فعالیت و حساسیت بالای سیستم فعال‌سازی رفتاری به اعمالی منجر می‌شود که در راستای کسب پاداش و به شکل تکانه‌ای انجام می‌پذیرد و درنهایت به بروز رفتارهای پرخطر می‌انجامد.
نتیجه‌گیری
در‌مجموع از این مطالعه می‌توان نتیجه گرفت حمایت اجتماعی ادراک‌شده خانواده و دوستان، ابراز هیجان منفی و سیستم فعال‌ساز رفتاری در زمره متغیرهای مرتبط با رفتارهای پرخطر معتادان هستند و توانایی پیش‌بینی آن را دارند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، حمایت اجتماعی ادراک‌شده خانواده و دوستان، ابراز هیجان منفی و سیستم فعال‌ساز رفتاری در بروز رفتارهای پرخطر معتادان دارای اهمیت است.
هر پژوهشی دارای محدودیت‌های ویژه‌ای است و میزان درستی در تفسیر نتایج باید در پرتو این محدودیت‌ها مورد توجه قرار گیرد. بررسی در این پژوهش به شیوه همبستگی است؛ بنابراین امکان مقایسه بین‌گروهی و تعمیم نتایج آن به سایر جامعه‌ها را با محدودیت مواجه می‌کند، به عبارتی پژوهش حاضر صرفاً در مورد معتادان شهر اردبیل انجام شده است و قابل تعمیم به معتادان دیگر شهرها و یا سایر گروه‌ها نیست، ضمناً با توجه به اینکه روش مورد‌استفاده در پژوهش حاضر روش همبستگی بود، دستیابی به نتایج علّی امکان‌پذیر نبود. با توجه به گزارش پژوهش‌های پیشین در ارتباط با درصد بالای رفتارهای پرخطر در میان افراد معتاد نسبت به دیگر گروه‌ها و همچنین یافته‌های پژوهش حاضر که به بررسی تعدادی از عوامل مرتبط با شکل‌گیری رفتارهای پرخطر در گروه معتادان پرداخت، پیشنهاد می‌شود مسئولین محترم مرتبط با جامعه معتادان برنامه‌ریزی در جهت مداخله زود‌هنگام برای پیشگیری از بروز رفتارهای پرخطر را برای این گروه در معرض خطر الزامی بدانند و با توجه به چنین لزومی، با استفاده از برنامه‌ریزی‌های مداخله‌ای روان‌شناختی، برنامه‌های رفتاری آموزشی ویژه و برگزاری کارگاه‌های آموزشی در جهت کاهش عوامل زمینه‌ساز، از جمله افزایش حمایت اجتماعی ادراک‌شده و کاهش ابراز هیجان منفی و سیستم فعال‌سازی رفتاری در گروه معتادان در معرض خطر، از بروز رفتارهای پرخطر جلوگیری کنند. درنهایت به پژوهشگران محترم پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های بعدی بررسی روی سایر نمونه‌ها با تأکید بر پژوهش‌های طولی انجام شود. جهت دستیابی به نتایج دقیق‌تر پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آینده از روش‌های دیگر نظیر مصاحبه برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

در پژوهش حاضر تمام موازین اخلاقی حاکم بر یک پژوهش از جمله کسب رضایت آگاهانه و محرمانه‌بودن اطلاعات به طور کامل رعایت شد.
حامی مالی
مطالعه کنونی نتیجه پژوهش نویسندگان مقاله بوده و منابع مالی آن به صورت شخصی تأمین شده است.
مشارکت نویسندگان
 راهنمای نگارش مقاله و پژوهشگر اصلی: اسماعیل صدری (30 درصد)؛ روش‌شناسی و تحلیل آماری: پژمان هنرمند قوجه­بگلو (25 درصد)؛ نویسنده بخش مقدمه و بحث: سید محمدبصیر امیر (25 درصد)؛ تهیه پرسش‌نامه‌ها و جمع‌آوری داده‌ها: بهزاد قلی‌زاده: (20 درصد).
تعارض منافع
بدین‌وسیله نویسندگان تصریح می‌کنند هیچ‌گونه تعارض منافعی در پژوهش حاضر وجود ندارد.
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: بهداشت روان
دریافت: 1397/12/2 | پذیرش: 1398/5/19 | انتشار: 1398/7/9

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.