اهداف: سالمندی مانند سایر دورههای زندگی با تغییرات بدنی، روانی و اجتماعی خاص مشخص میشود. سالمندان ممکن است در سازگاری با این تغییرات با مشکلاتی مانند حس درماندگی و آشفتگیهای هیجانی روبرو شده و کیفیت زندگی آنان تحت تاثیر قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش اضطراب و افسردگی و عوامل جمعیتشناختی در پیشبینی کیفیت زندگی سالمند بازنشسته شهرستان گناباد بود.
ابزار و روشها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی در تمامی سالمندان عضو کانون بازنشستگان شهرستان گناباد انجام شد و 200 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از 4 پرسشنامه جمعیتشناختی، افسردگی بک، اضطراب بک و کیفیت زندگی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از نرمافزار SPSS 19 و آزمونهای تحلیل رگرسیون چندگانه با روش گامبهگام و کدگذاری اثر استفاده شد.
یافتهها: میانگین میزان اضطراب نمونههای پژوهش 49/7±47/12 و افسردگی 07/11±58/15 بود. کیفیت زندگی (58/14±11/78) در برگیرنده سه بُعد سلامت روان (24/6±60/29)، روابط اجتماعی و محیط زندگی (66/5±25/24) و سلامت جسمانی (71/4±26/24) بود. همبستگی میانگین کلی کیفیت زندگی با افسردگی و اضطراب معنیدار بود ولی همبستگی معنیداری با متغیرهای جمعیتشناختی نداشت. 8/35% واریانس کیفیت زندگی از طریق افسردگی و 1/40% واریانس کیفیت زندگی توسط مجموع افسردگی و اضطراب پیشبینی شدند. بین دو متغیر افسردگی و اضطراب با متغیر کیفیت زندگی رابطه خطی وجود داشت. 9/17% واریانس کیفیت زندگی توسط سن، 2/30% توسط مدرک دیپلم، 3/21% توسط مدرک فوق دیپلم، 9/39% توسط درآمد و 1/16% توسط تاهل پیشبینی شد.
نتیجهگیری: اضطراب، افسردگی و برخی از عوامل جمعیتشناختی پیشبینیکننده کیفیت زندگی سالمندان هستند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |