مقدمه
مولتیپل اسکلروز (اماس) یکی از بیماریهای مزمن سیستم عصبی مرکزی است که مغز و نخاع را تحت تأثیر قرار میدهد [
1]. سن بروز بیماری بیشتر بین 20 تا 40 سالگی است. شیوع بیماری در ایران طبق آمار سازمان بهداشت جهانی 20 تا 60 در هر 100 هزار نفر و میزان ابتلا در زنان 3 تا 4 برابر مردان است [
2]. این بیماری تمام افراد را به یک شکل تحت تأثیر قرار نمیدهد، وسیعالطیف است و انواع مختلفی دارد [
3]. استعداد و ساختار جسمی فرد، اختلال در تنظیم و تعادل سیستم ایمنی، عوامل محیطی و نژادی، مواجهه فرد با ویروسها در طول زندگی، واکسیناسیون و استرس از جمله عواملی هستند که در ایجاد بیماری اماس تأثیرگذارند [
4]. همچنین ﻋﻮاﻣﻞ روانشناختی زیادی ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ، ﺧﻠﻖ، ﺧﻮدﻛﺎرآﻣﺪی و ﺣﻤﺎﻳﺖ ادراکﺷﺪه ﺑﻴﺶ از ﻣﺘﻐﻴﺮهای بیولوژیک در ﻛﻴﻔﻴﺖ زندگی ﺑﻴﻤﺎران ﻣﻮﻟﺘﻴﭙﻞ اﺳﻜﻠﺮوزﻳﺲ نقشدارند؛ بنابراین ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﺪاﺧﻠﻪای بایستی ﻋﻮاﻣﻞ روانشناختی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑـﺎ ﺳﻼﻣﺖ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﺎران را مورد توجه ﻗﺮار دهند و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ آسیبهای جسمی و ناتوانی جسمی آنها ﺑﺴﻨﺪه ﻧﻜﻨﻨﺪ [
5]. با توجه به سطح ناتوانی فرد در پایان 5 یا 10 سال اول میتوان تا حد قابل قبولی سیر آتی بیماری را مشخص کرد [
6]. این بیماری نوعی بیماری علاجناپذیر مغز است که شدیداً موجب نگرانی و کاهش عزت نفس مبتلایان میشود و آنها را مجبور به سازگاری با ناتوانیهای ناشی از بیماری میکند. در تجربه بسیاری از افراد مبتلا، ارتباطی قوی بین نگرانی و عود بیماری وجود دارد. در طول زمان نگرانی، به انرژی بیشتری برای فکر کردن و حل مشکلات زندگی روزانه نیاز است و این تحلیل انرژی سبب خستگی و اختلال در عملکرد روزانه بیماران میشود [
7]. فشارهای روانی به عنوان یک عامل احتمالی برای عود و پیشرفت بیماری اماس ذکر شدهاند [
8]. تنهایی یک عامل خطر برای افزایش عوارض و مرگومیر است. افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در معرض افزایش خطر تنهایی هستند [
9]. پژوهشهای انجامشده در خصوص ارتباط احساس تنهایی و سلامت جسمی و روانی نشان میدهند احساس تنهایی جنبههای گوناگون زندگی اجتماعی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. احساس تنهایی پیشبینیکننده علائم افسردگی است [
10]. پژوهشهای بسیاری همبستگی بالا بین نگرانی و عود بیماری را ثابت کردهاند. بیشتر آنها این موضوع را که علائم بیماری در طی زمان استرس و نگرانی تشدید میشود، بیان میکنند [
11].
آمارها نشاندهنده سیر صعودی این بیماری در جهان و در کشورمان هستند، پس ضروری است اقدامی همهجانبه در جهت کنترل و درمان این بیماری انجام شود. مشکلات روانی مولتیپل اسکلروز نسبت به جمعیت سالم و سایر بیماریهای مزمن بهمراتب رایجتر هستند [
12]. ادبیات تحقیق تجربی حکایت از نرخ بالای افسردگی و تنهایی، افزایش اضطراب و مشکلات مربوط به روابط و نقش اجتماعی دارد. به همین جهت ضروری است که راهکارهای مناسب و مؤثری برای بهتر زیستن این بیماران پیدا شود.
شفقت به معنای داشتن موضع مثبت نسبت به خود است، زمانی که همه چیز بد پیش میرود. شفقتِ خود به عنوان یک صفت و یک عامل محافظ مؤثر در پرورش انعطافپذیری عاطفی محسوب میشود. شفقت خود شامل مهربانی با خود در مقابل قضاوت و انتقاد از خود، ارتباطات انسانی در مقابل انزوا و ذهنآگاهی در مقابل همانندسازی بیش از حد با دیگران است. شفقت خود موجب احساس مراقبت فرد نسبت به خود، آگاهی یافتن، نگرش بدون داوری نسبت به نابسندگی و شکستهای خود و پذیرش این نکته که تجارب وی نیز بخشی از تجارب معمول بشری است، میشود. در واقع شفقت خود پذیرش این نکته است که رنج، شکست و نابسندگی بخشی از شرایط زندگی است و همه انسانها و از جمله خود فرد مستحق مهربانی و شفقت هستند [
13]. مهربانی با خود، درک خود به جای قضاوت خود و نوعی حمایت نسبت به کاستیها و بیکفایتیهای خود است. اعتراف به اینکه همه انسانها دارای نقص هستند، اشتباه میکنند و درگیر رفتارهای ناسالم میشوند، مشخصه احساسات مشترک انسانی است [
14]. در درمان متمرکز بر شفقت خود، از طریق ایجاد یا افزایش یک رابطه شفقتورز درونی در مراجعان نسبت به خودشان، به جای سرزنش کردن، محکومکردن یا خود انتقادی، کمک لازم به مراجعان میشود. از نتایج درمان متمرکز بر شفقت خود میتوان به مهم شمردن بهزیستی، درک و همدلی، همدردی کردن، عدم قضاوت و عدم مقصر شمردن دیگران، تحمل یا تابآوری آشفتگی و درد و رنج، از طریق توجه، تفکر، رفتار، تصویرسازی، احساس و حس کردن شفقتآمیز اشاره کرد [
15]. همچنین ایجاد یک زندگی غنی و پرمعنا در حالی که فرد رنج ناگزیراز بیماری و مشکلات را میپذیرد، اقدام مؤثری است که عمیقترین ارزشها آن را هدایت میکند، در عین حال فرد کاملاً آماده و متعهد است تا از طریق یک اقدام هشیارانه یک زندگی پرمعنا بسازد [
16].
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به عنوان جایگزینی برای اشکال سنتیتر رواندرمانی (مانند درمان شناختی رفتاری کلاسیک) تدوین شده است. تأکید اصلی این درمان بر کاهش شدت فراوانی هیجانات و افکار آزاردهنده است. ACT به جای تلاش مستقیم برای کاهش موارد اخیر، بر افزایش کارآمدی رفتاری در عین وجود افکار و احساسات ناخوشایند، تأکید میکند. به عبارت دیگر، درمانگر ACT تلاش نمیکند تا افکار آشفتهساز درمانجو را تغییر دهد یا هیجانات ناخوشایندش را کاهش دهد [
17]. مطالعات نشان میدهند برای تغییر و کاهش پیامدهای روانی ناشی از بیماریها روشهای درمانی مختلفی وجود دارند. پژوهشها اثربخشی درمانهای روانشناختی را بر مشکلات روان ناشی از بیماریهای مزمن به اثبات رساندهاند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از جمله درمانهای جدید و مؤثر در حل مشکلات و اختلالات روانشناسی است که اصول زیربنایی آن شامل: 1)پذیرش یا تمایل به تجربه درد یا دیگر رویدادهای آشفتهکننده بدون اقدام به مهار آنها و 2) عمل مبتنی بر ارزش یا تعهد توأم با تمایل به عنوان اهداف معنیدار شخصی پیش از حذف تجارب ناخواسته است. به همین دلیل ACT با تمرکز بر شرایط موجود و مسیرهای پیشرو برای حرکت به سمت پذیرش و رشد شخصی در بحرانها بسیار مناسب است. با توجه به شرایطی که در وضعیت زندگی و سلامت فرد ایجاد شده، با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد این پذیرش بهتدریج بهوجود میآید تا فرد به احساسی برای خودش بهعنوان یک فرد مناسب از لحاظ اجتماعی، جنسی و شغلی دست یابد [
18].
در پژوهشهای متنوعی، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ارتقای کیفیت زندگی [
19]، کاهش شدت درد بیماران اماس [
20]، کاهش پریشانی و نگرشهای ناکارآمد [
21]، اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری اماس [
22]، تابآوری [
23]، حافظه منطقی و مهارت حل مسئله [
24]، تضاد شناختی و افکار خودآیند منفی [
25] مورد پژوهش قرار گرفته است.
درمان متمرکز بر شفقت (CFT) به افراد میآموزد که احساسات دردناک خود را کنار نزده و از آن اجتناب نکنند و آنها را بپذیرند؛ بنابراین میتوانند در گام اول، تجربه خود را شناخته و نسبت به آن احساس شفقت داشته باشند [
26]. از سوی دیگر شفقت، اذعان به این نکته است که همه دردها را نمیتوان حل یا درمان کرد، اما تمام رنج را میتوان با آغوشی از شفقت تسکین بخشید. در واقع با ذهنآگاهی مبتنی بر شناخت، ما امکان رویارویی با مشکلات و رنجهای زندگی را پیدا میکنیم و با شفقت، توانایی برخوردی مؤثر در مقابل آنها را به دست میآوریم [
27]. از آنجاییکه پژوهش در مورد اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی و شدت نگرانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز دارای سابقه پژوهشی نیست، بنابراین در پژوهش حاضر، پژوهشگر به دنبال پاسخگویی به این پرسشهاست که آیا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت، بر کاهش احساس تنهایی و شدت نگرانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز مؤثر است؟ و نیز آیا بین این دو شیوه مداخله در اثربخشی بر متغیرهای یادشده تفاوتی معنیدار مشاهده میشود؟
مواد و روشها
پژوهش حاضر یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مبتلایان به بیماری مولتیپل اسکلروز تحت درمان توسط پزشکان کلینیک اماس در شهر تهران در شش ماه دوم سال 1398 به تعداد 2500 نفر بودند. نمونهگیری به روش هدفمند انجام شد؛ به این صورت که پرسشنامهها به 166 نفر از بیماران جامعه آماری پژوهش ارائه شد و از بین آنها 92 نفر که بالاترین نمرات را در احساس تنهایی و شدت نگرانی کسب کرده بودند، شناسایی شدند. سپس 45 نفر به کمک جدول اعداد تصادفی انتخاب شده و با قرعهکشی در سه گروه 15 نفره (گروه آزمایش اول: درمان متمرکز بر شفقت به خود، گروه آزمایش دوم: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل) جای گرفتند.
طبق منبع دکتر دلاور برای پژوهشهایی از نوع آزمایشی و علی مقایسهای، حجم نمونه 30 نفر در هر گروه توصیه میشود [30]. اگرچه برخی اوقات تحقیق آزمایشی با تعداد 15 نفر در هر گروه و در شرایط کنترلشده، صورت میگیرد.
ملاکهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: 1) رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش، 2) دامنه سنی بین 20 تا 40 سال، 3) سطح سواد بالاتر از سیکل، 4) عدم اعتیاد به مواد مخدر و 5) عدم مصرف هرگونه داروی آرامبخش که بتواند روی متغیرهای مورد مطالعه اثر بگذارد (مانند داروهای آنتیدپرسانت، ضد اضطراب و آرامبخشها). ملاکهای خروج از مطالعه نیز عبارت بودند از: 1) روانپریشی و مصرف داروهای روانپزشکی و روانگردان، 2) غیبت بیش از دو جلسه در جلسات درمانی، 3) اختلالات شخصیت، 5) مشکلات شدید خانوادگی و 6) انصراف آزمودنی از ادامه شرکت در پژوهش.
درمان متمرکز بر شفقت به خود
جلسات درمانی متمرکز بر شفقت به خود، بر اساس مفاهیم پائول گیلبرت در سال 2010، طبق
جدول شماره 1 طراحی شد که در ایران روایی محتوایی این بسته با نظرخواهی از سه نفر متخصص روانشناسی بالینی و آشنا به درمانهای موج سوم در دانشگاه الزهرا و دانشگاه خوارزمی تهران تأیید شده است [
28].
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توسط پژوهشگر (دارای مدرک دوره آموزش پذیرش و تعهد) با استفاده از پروتکل درمانی که روایی محتوایی و کاربردی آن توسط متخصصان روانشناسی مورد تأیید قرار گرفته است [
30 ،
29]، اجرا شد. شرح جلسات در
جدول شماره 1 آمده است.
متغیرهای مورد پژوهش در هر سه گروه، قبل و پس از انجام مداخله با متغیرهای مستقل (گروهدرمانی مبتنی بر شفقت و گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
ابزار مورد استفاده در پژوهش به شرح ذیل بود:
پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان
این مقیاس به وسیله دیتوماسو، برانن و بست در سال 2004، بر اساس تقسیمبندی ویس، طراحی و تهیه شد [
31]. این مقیاس شامل 15 گویه و سه زیرمقیاس احساس تنهایی رمانتیک (پنج گویه)، خانوادگی (پنج گویه) و اجتماعی (پنج گویه) است و احساس تنهایی عاطفی از مجموع نمرات زیرمقیاسهای رمانتیک و خانوادگی به دست میآید. در مقابل هر گویه، طیف پنجگزینهای از «کاملاً مخالفم» با نمره 1 تا «کاملاً موافقم» با نمره 5 قرار دارد. تمامی گویهها به جز گویههای 14 و 15 به شیوه معکوس نمرهگذاری میشوند و کسب نمره بیشتر در هریک از ابعاد این مقیاس، نشاندهنده احساس تنهایی بیشتر در آن بُعد است. مؤلفان این مقیاس، ضریب آلفای کرونباخ را بین 0/87 تا 0/90 گزارش کردهاند که از همسانی درونی مناسب مقیاس حکایت دارد. در پژوهش دیگری که به وسیله دیتوماسو، برانن مکنالتی، راس و برگس[
32] انجام شد، ضریب آلفای کرونباخ در حدی پذیرفتنی از 0/81 برای احساس تنهایی رمانتیک تا 0/91 برای احساس تنهایی خانوادگی گزارش شده است. اعتبار و روایی این ابزار در پژوهشهای متعدد تأیید شده است.
پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا
پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا یک پرسشنامه خودگزارشدهی شانزدهسؤالی است که نگرانی شدید، مفرط و غیر قابل کنترل را اندازه میگیرد. مقیاس پاسخگویی به سؤالات بر اساس طیف لیکرت است. در پژوهش دهشیری و همکاران [
30]، نتایج تحلیل عاملی نشان داد مدل دوعاملی این پرسشنامه (عامل نگرانی عمومی و فقدان نگرانی) نسبت به مدل تکعاملی دارای برازش بهتری است. ضرایب همسانی درونی و بازآزمایی (با فاصله زمانی یک ماه) پرسشنامه در حد بالایی بود. همچنین همبستگی معنیدار نمرات این پرسشنامه با نمرات پرسشنامه اضطراب صفت و افسردگی بیانگر روایی پرسشنامه است. به علاوه، پایایی پرسشنامه یا قابلیت اعتماد آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. معمولاً دامنه ضریب اعتماد آلفای کرونباخ از صفر به معنای عدم پایایی، تا مثبت یک [1+] به معنای پایایی کامل قرار میگیرد و هرچه مقدار بهدستآمده به عدد مثبت یک نزدیکتر باشد قابلیت اعتماد پرسشنامه بیشتر میشود [
31].
ملاحظات اخلاقی
در این پژوهش به مفاد اخلاقی در دو بخش اجرایی و نگارشی عمل شده است. در بخش اجرایی، حریم خصوصی و محرمانه بودن دادههای جمعآوریشده رعایت شد، به این صورت که اطلاعات گردآوریشده در راستای هدف پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. همچنین در این پژوهش احترام به کرامت و حقوق، حریم خصوصی، اسرار و آزادی آزمودنیها مورد توجه واقع شد. توضیح اهداف پژوهش برای آنها، کسب رضایت آگاهانه، اختیاری بودن پژوهش، حق خروج از مطالعه، بدون ضرر بودن درمان متمرکز بر شفقت بر خود و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، پاسخ به سؤالات و در اختیار قرار دادن نتایج در صورت تمایل به آزمودنیها، از دیگر اصول اخلاقی رعایتشده در این پژوهش بود.
تجزیه و تحلیل دادهها
تجزیهوتحلیل آماری دادههای پژوهش دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. بر این اساس، در سطح آمار توصیفی با استفاده از شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی به توصیف متغیرهای تحقیق پرداخته شده است. همچنین ضریب کجی و کشیدگی جهت تعیین وضعیت توزیع هر یک از متغیرها نیز محاسبه گردیده است. در ادامه، بهمنظور بررسی فرضیههای پژوهش در سطح آمار استنباطی از مدلهای آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره برای حذف اثر پیشآزمون استفاده شده است.
پیش از انجام تحلیلهای توصیفی و استنباطی نیز پرسشنامهها جهت تعیین و استخراج دادههای پرت یا مخدوش بودن پرسشنامهها مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیهوتحلیل اطلاعات بهدستآمده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت.
یافتهها
دامنه سنی شرکتکنندگان بین 20 تا 40 سال با میانگین 28/84 سال بود. از نظر جنسیت، تعداد زنان 0/33 برابر مردان بود. در تحلیل دادههای کیفی از طریق آمار توصیفی به کمک شاخصهای گرایش مرکزی، پراکندگی و توزیع فراوانی بین متغیرهای سن و تحصیلات، تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد (P>0/05) در آزمون بررسی نرمال بودن توزیع دادهها در کلیه متغیرهای پژوهش در پیشآزمون بین هر سه گروه سطح معنیداری بزرگتر از 0/05 به دست آمد و فرض نرمال بودن توزیع نمرات پذیرفته شد.
قبل از مداخله در پیشآزمون، میانگین نمرات احساس تنهایی و شدت نگرانی در سه گروه تفاوت آماری معنیداری نداشتند (P<0/05 )، در صورتی که در گروه کنترل تغییر محسوسی مشاهده نشد. بدینترتیب هر دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت نسبت به گروه کنترل اختلاف معنیداری را نشان دادند (0/05>p). طبق
جداول شماره 2 و
3، مقایسه اندازه اثر این دو درمان نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت، اثربخشی بالاتری دارد.
بحث
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر احساس تنهایی و شدت نگرانی بیماران مولتیپل اسکلروز و اینکه کدام روش مؤثرتر است، صورت پذیرفت. بر اساس نتایج بهدستآمده، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت هریک به تنهایی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنیداری را نشان دادند و در بهبود احساس تنهایی و شدت نگرانی مؤثر بودند که این یافته، همسو با نتایج تحقیقات دیگران در این زمینه است [
33,
34 35,
36,
37,
38,
39,
40]. تأثیر این دو درمان در مقایسه با هم نیز تفاوت معنیداری را نشان داد. درنتیجه میتوان گفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ارجحتر است. روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر آزادسازی افراد از تلههای ذهنی و همجوشیزدایی تأکید میکند. در رویکرد پذیرش و تعهد بر ضرورت کمک به افراد به منظور رهایی از خودارزیابیها و برچسبزدنهای آزاردهنده که با هیجانات دردناک همراه هستند و تحت عنوان انعطافپذیری روانشناختی به کار میروند تأکید میشود که خود حاصل مجموعهای از فرایندها مثل گسلش، متعهد بودن به ارزشها، خود به عنوان زمینه، پذیرش، عمل متعهدانه و ذهنآگاهی است.
درمان متمرکز بر شفقت به دنبال شفافسازی اجزای اصلی شفقت مثل حساسیت توأم با توجه، انگیزه مراقبت، همدردی، همدلی، تحمل پریشانی و داشتن دیدگاه غیرقضاوتی است. در واقع پرورش شفقت به خود، شفقت به دیگران و پذیرش شفقت از سوی دیگران، میتواند پناهگاه روانشناختی معنوی و امنی را به وجود آورد که در نتیجه آن افراد به طور مؤثری با پیشامدهای آسیبزای زندگی روبهرو شوند. درمان مبتنی بر شفقت همانند یک روش تنظیم هیجانی مثبت عمل میکند و هیجانات منفی را کاهش داده و هیجانات مثبت را جایگزین آنها مینماید. به نظر میرسد به واسطه این خودتنظیمی هیجانی، مشکلات روانشناختی کاهش یافته و درنتیجه ادراک فرد از تواناییهای خود به خصوص در زمینه هیجانی و عاطفی در مقابله با موقعیتها و شرایط تنشزا بهبود مییابد.
نتیجهگیری
یافتههای مطالعه حاضر بیانگر اثربخشی هر دو درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش احساس تنهایی و شدت نگرانی مبتلایان به مولتیپل اسکلروز است. در خصوص مقایسه میزان اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نیز تفاوت معنیداری وجود دارد و میتوان گفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهمراتب اثربخشی بیشتری روی احساس تنهایی و شدت نگرانی بیماران در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت دارد. بنابراین پیشنهاد میشود با توجه به پشتوانههای پژوهشی متعددی که در حوزههای متفاوت در تأیید اثربخشی این دو درمان مطرح شده، این درمانها در کنترل علائم روانشناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز مورد توجه ویژهای قرار گیرند.
محدودیتها و پیشنهادهای پژوهشی
از محدودیتهای این پژوهش میتوان به ناتوانی در کنترل تمامی متغیرهای مزاحم، مشکلات روزمره بیماران در حین درمان با توجه به شرایط پاندمی کرونا و قرنطینه شدن این بیماران و متعاقب آن نداشتن دوره پیگیری و عدم تحقیقات و مطالعات مشابه در موضوع مورد نظر اشاره کرد. مهمترین محدودیتهای پژوهش محدود شدن جامعه پژوهش به بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز مراجعهکننده به کلینیک اماس دکتر امیررضا عظیمی و استفاده از ابزارهای خودگزارشی بود که این محدودیتها در استفاده از نتایج و تعمیم آنها باید مورد توجه قرار گیرند؛ بنابراین توصیه میشود پژوهشهایی از این دست با استفاده از مصاحبه به جای پرسشنامه صورت پذیرد.
با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی از پیگیری بلندمدت استفاده شود تا میزان اثرگذاری درمان متمرکز بر شفقت به خود و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور دقیقتری بررسی شود. با در نظر گرفتن این مسئله که محیط زندگی و کار و شرایط اجتماعی و اقتصادی افراد مواردی تأثیرگذار بر نتایج پژوهش هستند در تعمیم نتایج برای کل جامعه باید احتیاط شود. پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی گروه آزمایش سوم هم در نظر گرفته شود که درمان تلفیقی اکت و شفقت را بر نمونه پژوهش مورد مطالعه قرار دهند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.TJ.REC.1399.012 به تصویب دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربتجام رسیده است.
حامی مالی
این مقاله حاصل رساله دانشجویی مقطع دکترای خانم پردیس میرمعینی رشته روانشناسی سلامت، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد تربتجام، دانشگاه آزاد اسلامی، تربتجام، ایران است.
مشارکت نویسندگان
ایده اصلی اجرای پروتکل، اجرا و تدوین نسخه خطی: پردیس میرمعینی؛ بررسی نهایی مقاله: محمدحسین بیاضی؛ تجزیه و تحلیل دادهها: جواد خلعتبری.
تعارض منافع
هیچگونه تعارض منافعی بین نویسندگان وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
از همکاری آقای دکتر امیررضا عظیمی صائین در تمام مراحل اجرایی و علمی پژوهش حاصر صمیمانه تشکر می نماییم.
References
1.
Hauser SL, Cree BAC. Treatment of multiple sclerosis: A review. The American Journal of Medicine. 2020; 133(12):1380-90.e2. [DOI:10.1016/j.amjmed.2020.05.049] [PMID] [PMCID]
2.
Dehghan A, Memarian R. [Abundance of stress, anxiety and depression in multiple sclerosis patients (Persian)]. Alborz University Medical Journal. 2013; 2(2):82-8. [DOI:10.18869/acadpub.aums.2.2.82]
3.
Tosifian N, Ghaderi Bagejan K, Mahmoodi A, Khaledian M. [Structural modeling of early maladaptive schemas and executive functions of people diagnosed with MS emphasizing on the role of the sense of loneliness factor (Persian)]. Journal of Neuropsychology. 2017; 3(10):93-108. http://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_4372.html?lang=en
4.
Ebrahimi A, Eftekhari E, Etemadifar M. [Effects of whole body vibration on hormonal & functional indices in patients with multiple sclerosis (Persian)]. The Indian Journal of Medical Research. 2015; 142(4):450-8. [DOI:10.4103/0971-5916.169210] [PMID] [PMCID]
5.
Khezri-Moghaddam N, Ghorbani N, Bahrami-Ehsan H, Rostami R. [Efficacy of group therapy on reduction of psychological signs of multiple sclerosis patients (Persian)]. Journal of Clinical Psychology. 2012; 4(1):13-22. [DOI:10.22075/jcp.2017.2075]
6.
Damanni E, Rahimian S, Karimzaee T, Maleki S. Health-related quality of life assessment in people with MS city of Iranshahr using the Second Version of the Questionnaire Sf-36. American Academic Scientific Research Journal for Engineering, Technology, and Sciences. 2017; 32(1):235-42. https://asrjetsjournal.org/index.php/American_Scientific_Journal/article/view/3040
7.
Mohr DC, Pelletier D. A temporal framework for understanding the effects of stressful life events on inflammation in patients with multiple sclerosis. Brain, Behavior, and Immunity. 2006; 20(1):27-36. [DOI:10.1016/j.bbi.2005.03.011]
8.
Brambilla R. The contribution of astrocytes to the neuroinflammatory response in multiple sclerosis and experimental autoimmune encephalomyelitis. Acta Neuropathologica. 2019; 137(5):757-83. [DOI:10.1007/s00401-019-01980-7] [PMID] [PMCID]
9.
Leavitt VM, Riley CS, De Jager PL, Bloom S. Esupport: Feasibility trial of telehealth support group participation to reduce loneliness in multiple sclerosis. Multiple Sclerosis Journal. 2020; 26(13):1797-1800. [DOI:10.1177/1352458519884241] [PMID]
10.
Sharifi M, Mohammad-Aminzadeh D, Soleimani sefat E, Sudmand N, Younesi J. [Relationship of deterministic thinking with loneliness and depression in the elderly (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2017; 12(3):276-87. http://salmandj.uswr.ac.ir/article-1-1076-en.html [DOI:10.21859/sija.12.3.276]
11.
Abdollahpour I, Nedjat S, Mansournia MA, Eckert S, Weinstock-Guttman B. Stress-full life events and multiple sclerosis: A population-based incident case-control study. Multiple Sclerosis and Related Disorders. 2018; 26:168-72. https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S2211034818303389
12.
Spencer LA, Silverman AM, Cook JE. Adapting to multiple sclerosis stigma across the life span. International Journal of MS Care. 2019; 21(5):227-34. [DOI:10.7224/1537-2073.2019-056] [PMID] [PMCID]
13.
Raque-Bogdan TL, Piontkowski S, Hui K, Ziemer KS, Garriott PO. Self-compassion as a mediator between attachment anxiety and body appreciation: An exploratory model. Body Image. 2016; 19:28-36. [DOI:10.1016/j.bodyim.2016.08.001] [PMID]
14.
Neff KD, Rude SS, Kirkpatrick KL. An examination of self-compassion in relation to positive psychological functioning and personality traits. Journal of Research in Personality. 2007; 41(4):908-16. [DOI:10.1016/j.jrp.2006.08.002]
15.
Ahmadpour Dizaji J, Zahrakar K, Kiamanesh A. [Comparative efficacy of compassion _focused therapy (CFT) and well_being therapy (WT) on psychological capital in female college students with romantic failure (Persian)]. Scientific Research Quarterly of Woman and Culture. 2017; 9(31):7-21. http://jwc.iauahvaz.ac.ir/article_532089_en.html
16.
Harris R. Embracing your demons: An overview of acceptance and commitment therapy. Psychotherapy in Australia. 2006; 12(4):2-8. http://psychsurfer.com/for_clinicians/ACT_files/Harris%20-%20Embracing%20Demons.pdf
17.
Flaxman PE, Blackledge JT, Bond FW. Acceptance and commitment therapy: Distinctive Features. Amsterdam: Routledge; 2010. https://www.routledge.com/Acceptance-and-Commitment-Therapy-Distinctive-Features/Flaxman-Blackledge-Bond/p/book/9780415450669
18.
Kashdan TB, Ciarrochi JV, editors. Mindfulness, acceptance, and positive psychology: The seven foundations of well-being. Oakland, California: New Harbinger Publications; 2013. https://www.newharbinger.com/9781608823376/
19.
Parsa M, Sabahi P, Mohammadifar MA. [The effectiveness of acceptance and commitment group therapy to improving the quality of life in patients with multiple sclerosis (Persian)]. Journal of Clinical Psychology. 2018; 10(1):21-8. [DOI:10.22075/jcp.2018.11686.1156]
20.
Jahangiri MM. [The effectiveness of acceptance and commitment therapy on reducing intensity pain in patients with multiple sclerosis (Persian)]. Research in Clinical Psychology and Counseling. 2018; 8(2):116-27. [DOI:10.22067/ijap.v8i2.67091]
21.
Sheydayi Aghdam S, Shamseddini lory S, Abassi S, Yosefi S, Abdollahi S, Moradijoo M. [The effectiveness of treatment based on acceptance and commitment in reducing distress and inefficient attitudes in patients with MS (Persian)]. Thoughts and Behavior in Clinical Psychology. 2015; 9(34):57-66. https://jtbcp.riau.ac.ir/article_108_en.html?lang=fa
22.
Rajabi S, Yazdkhasti F. [The effectiveness of acceptance and commitment group therapy on anxiety and depression in women with MS who were referred to the MS association (Persian)]. Journal of Clinical Psychology. 2014; 6(1):29-38. [DOI:10.22075/jcp.2017.2152]
23.
Farahani M, heydari H. [The effectiveness of acceptance and commitment therapy on resiliency of MS patients (Persian)]. Rooyesh. 2018; 7(6):149-62. http://frooyesh.ir/article-1-580-en.html
24.
Shameli L, Davodi M, Mottaghi Dastenaee S. [The effectiveness of acceptance and commitment therapy on logical memory and problem solving skill in people with multiple sclerosis (Persian)]. Journal of Cognitive Psychoogy. 2019; 7(2):51-62. http://jcp.khu.ac.ir/article-1-3143-en.html
25.
Ghadampour E, Marmazipour Z, Ranjbordar M, Aj A, Pireinoldin S, yousefvand M. [The effectiveness of acceptance and commitment-based therapy on g reduce cognitive conflicts and negative self-coming thoughts (Persian)]. Iranian Journal of Nursing Research. 2019; 14(2):67-76. http://ijnr.ir/article-1-2032-en.htm
26.
Irons C, Lad S. Using compassion focused therapy to work with shame and self-criticism in complex trauma. The Australian Clinical Psychologist. 2017; 3(1):1743. https://acp.scholasticahq.com/article/1743-using-compassion-focused-therapy-to-work-with-shame-and-self-criticism-in-complex-trauma
27.
Nuri H, Shahabi B. [The effectiveness of self-Compassion training on increase of mothers´resiliency with autistic children (Persian)]. Knowledge & Research in Applied Psychology. 2017; 18(3):118-26. http://jsr-p.khuisf.ac.ir/article_538049_en.html
28.
Fatolaahzadeh N, Majlesi Z, Mazaheri Z, Rostami M, Navabinejad S. [The effectiveness of compassion-focused therapy with internalized shame and self-criticism on emotionally abused women (Persian)]. Journal of Psychological Studies. 2017; 13(2):151-68. [DOI:10.22051/psy.2017.12381.1274]
29.
Hazavei F, Robatmeili S. [The effect of “acceptance and commitment therapy” on psychological flexibility and behavioral inhibition of adolescents with social anxiety disorder (Persian)]. Journal of Health Promotion Management. 2019; 8(6):18-29. http://jhpm.ir/article-1-1016-en.html
30.
Dehshiri G, Golzari M, Borjali A, Sohrabi F. [Psychometrics particularity of farsi version of pennsylvania state worry questionnaire for college students (Persian)]. Journal of Clinical Psychology. 2009; 1(4):67-75. [DOI:10.22075/jcp.2017.1988] https://jcp.semnan.ac.ir/article_1988_54837f3a911a6b8d08828ca73114c81c.pdf
31.
DiTommaso E, Turbide J, Poulin C, Robinson B. L'Echelle de solitude Sociale et Emotionnelle (ESSE): A French-Canadian adaptation of the social and emotional loneliness scale for adults. Social Behavior and Personality: An International Journal. 2007; 35(3):339-50. [DOI:10.2224/sbp.2007.35.3.339]
32.
DiTommaso E, Brannen-McNulty C, Ross L, Burgess M. Attachment styles, social skills and loneliness in young adults. Personality and Individual Differences. 2003; 35(2):303-12. https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0191886902001903
33.
Iverach L, Menzies RG, Menzies RE. Death anxiety and its role in psychopathology: Reviewing the status of a transdiagnostic construct. Clinical Psychology Review. 2014; 34(7):580-93. [DOI:10.1016/j.cpr.2014.09.002] [PMID]
34.
Najjari F, Khodabakhshi Koolaee A, Falsafinejad MR. [The effectiveness of group therapy based on Acceptance and Commitment (ACT) on loneliness and psychological adjustment in women after divorce (Persian)]. Journal of Torbat Heydariyeh University of Medical Sciences. 2017; 5(3):68-75. http://jms.thums.ac.ir/article-1-459-en.html
35.
Mousavi S, Ahadi H, Khalatbari J, Mansheie Gh, Koohmanai SH. [Effectiveness of acceptance and commitment group therapy on psychological stress, loneliness and blood glucose In patients with diabetes (Persian)]. Journal of Guilan University of Medical Sciences. 2018; 26(104):72-9. http://journal.gums.ac.ir/article-1-1576-en.html
36.
Javanbakht Z, Manshey G. [The effectiveness of acceptance and commitment based treatment on meaning of life and feeling lonely of adolescents in the alternative care center (Persian)]. Quarterly Journal of Social Work. 2017; 5(4):32-9. http://socialworkmag.ir/article-1-165-en.html
37.
Ratajska A, Zurawski J, Healy B, Glanz BI. Computerized cognitive behavioral therapy for treatment of depression in multiple sclerosis: A narrative review of current findings and future directions. International Journal of MS Care. 2019; 21(3):113-23. [DOI:10.7224/1537-2073.2017-094] [PMID] [PMCID]
38.
Akbari Klor S, Habibi M, Ghator Z, Azimi Raviz F. [The effectiveness of group -based compassion therapeutic on uncertainty and concern in female students with generalized anxiety disorder (Persian)]. Scientific Research Quarterly of Woman and Culture. 2019; 11(40): 53-66. http://jwc.iauahvaz.ac.ir/article_667225.html?lang=en
39.
Ahmadi R, Sajjadian I, Jaffari F. [The effectiveness of compassion-focused therapy on anxiety, depression and suicidal thoughts in women with vitiligo (Persian)]. Journal of Dermatology and Cosmetic. 2019; 10(1):18-29. http://jdc.tums.ac.ir/article-1-5369-en.html
40.
Alighanavati S, Bahrami F, Godarzi K, Rouzbahani M. [Effectiveness of compassion-based therapy on rumination and concern of women with breast cancer (Persian)]. Quarterly Journal of Health Psychology. 2018; 7(27):152-68. [DOI:10.30473/hpj.2018.38658.3886] http://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_5249.html?lang=en