logo
دوره 25، شماره 4 - ( پائیز 1398 )                   جلد 25 شماره 4 صفحات 363-352 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Khodabandeh G, Vaezi G, Hojati V ‎, Sharafi S ‎. Effect of Intracerebroventricular Morphine Withdrawal on Anxiety Behavior in Male Rats Reared in Social Isolation. Intern Med Today 2019; 25 (4) :352-363
URL: http://imtj.gmu.ac.ir/article-1-3278-fa.html
خدابنده قاسمعلی، واعظی غلامحسن، حجتی ویدا ‌، شرفی شهرام ‌. بررسی تأثیر قطع مصرف درون‌بطنی ـ مغزی مرفین بر رفتار اضطراب در رت‌های نر پرورش‌یافته در شرایط انزوای اجتماعی. طب داخلی روز. 1398; 25 (4) :352-363

URL: http://imtj.gmu.ac.ir/article-1-3278-fa.html


1- گروه زیست‌شناسی، دانشکده علوم پایه، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران.
واژه‌های کلیدی: اضطراب، مرفین، انزوای اجتماعی، رت
متن کامل [PDF 3761 kb]   (1478 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3006 مشاهده)
متن کامل:   (2707 مشاهده)
مقدمه
اعتیاد به مواد مخدر یک نوع بیماری مزمن عودکننده مغز است که مشخصه آن از‌دست‌دادن کنترل بر مصرف دارو، تکرار تلاش ناموفق در ترک یا کاهش استفاده از مواد، ادامه مصرف دارو با وجود عواقب منفی، کاهش تعامل در فعالیت‌های اجتماعی، شغلی و تفریحی و به جای آن رفتار جست‌وجوی دارو یا خودتجویزی و ظهور علائم تحمل یا ترک است [2 ،1].
وابستگی به اپیوئیدها از مشکلات مهم در مصرف مزمن این دسته از داروها در بیماران دچار دردهای مزمن یا معتادین به این ترکیبات است [3]. وابستگی به اپیوئیدها به ایجاد یک سطح تعادلی جدید ناشی از تکرار مصرف اپیوئیدها در سیستم عصبی منجر می‌شود و در صورت عدم مصرف ماده مذکور، چون این سطح تعادلی به هم می‌خورد، حالت محرومیت و یا ترک ایجاد می‌شود که با مصرف اپیوئیدها از بین می‌رود. وابستگی ایجاد‌شده دارای علائم جسمی و روانی است [1]. مطالعات مختلف در زمینه داروها و عواملی که بتوانند تحمل و وابستگی را کاهش دهند صورت گرفته است. به طور قطع از بین مکانیسم‌های درگیر در پدیده وابستگی به ترکیبات اپیوئید، سیستم‌های نوروترانسمیتری موجود در سیستم اعصاب مرکزی نقش مهمی را برعهده دارند [3 ،1].
هنگام قطع مصرف مواد مخدر و در حین ترک، علائمی همچون دردهای عضلانی، تحریک‌پذیری شدید عضلانی، خصومت، تشنج، اسهال و اضطراب به قدری رنج‌آور و غیر‌قابل تحمل می‌شود که در بسیاری موارد، معتادین دوباره به مصرف مواد روی می‌آورند [5 ،4]. بخشی از اثر تسکین‌دهندگی مواد اپیوئیدی از طریق کاهش قابل‌پیش‌بینانه اضطراب است [6]. مطالعات قبلی نشان داده است وابستگی به مرفین در موش‌های وابسته، موجب رفتارهای شبه‌اضطرابی می‌شود [7]. 
اضطراب یکی از معمول‌ترین علائم گزارش‌شده از قطع مصرف چندین گروه از مواد مخدر است و تصور می‌شود پایان‌دادن به علائم عاطفی قطع مصرف مانند اضطراب، بی‌حسی، تهییج، بی‌قراری و کسالت به عنوان محرکی برای ادامه مصرف مواد است و درنهایت به وابستگی به مواد منجر می‌شود [9 ،8]. قطع مصرف اپیوئیدها با علائمی شبه‌اضطرابی در انسان و حیوان همراه است [9]. مدل‌های حیوانی شباهت‌هایی بین وابستگی به مواد مخدر و مواد آرام‌بخش در سطوح رفتاری و نوروشیمیایی نشان می‌دهند [8].
عوامل محیطی یکی از عواملی هستند که پاسخ به محرک‌ها را تغییر می‌دهد [10]. میانجی‌گری‌های محیطی در مدل‌های گوناگون حیوانی، ارزیابی و تغییرات محیطی شامل انزوا و اجتماعی‌شدن بررسی شده است [11]؛ بر اساس مطالعات قبلی انزوای اجتماعی باعث کاهش عملکرد مغز می‌شود و اجتماعی‌شدن عملکرد شناختی را بهبود می‌بخشد [13 ،12]. 
در مطالعات، تغییرات عملکرد مغز همراه با نروژنز بررسی شده است؛ به طوری که در موش‌های جداشده و موش‌های تحت درمان مرفین جدا‌شده در مقایسه با موش‌های اجتماعی و اجتماعی تحت درمان با مرفین، تعداد سلول‌های جدید ایجاد‌شده کاهش یافته است. حساسیت به محرک‌های درد در موش‌های صحرایی تحت درمان با مرفین و تحت انزوای اجتماعی در مقایسه با موش‌های صحرایی اجتماعی تحت درمان با مرفین کاهش یافته است؛ بنابراین کاهش نروژنز، به کاهش محرک درد در گروه‌های جدا‌شده وابسته، و انزوای اجتماعی ممکن است درد را کاهش دهد و موجب تسکین شود [14]. مطالعات نشان می‌دهد اجتماعی‌شدن، حساسیت به درد را افزایش و کاهش نروژنز باعث کاهش حساسیت به درد می‌شود. مرفین و انزوا دو عامل مهم در کاهش حساسیت به درد و کاهش نروژنز هستند [15]. 
تأثیر انزوای زودهنگام بر گیرنده‌های اپیوئیدی بررسی شده است؛ به طوری که باعث افزایش گیرنده‌های مو در هسته‌های جانبی آمیگدال و هسته قرمز می‌شود و تأثیری روی گیرنده‌های سیگما ندارد و همچنین درمان با مرفین تأثیری بر گیرنده کاپا نداشته است [16]. انزوای اجتماعی باعث افزایش غلظت گیرنده‌های اپیوئیدی می‌شود و وابستگی اپیوئیدی تعاملات اجتماعی را افزایش می‌دهد [17]. تحقیقی روی رت‌ها نشان داده است انزوای اجتماعی باعث نقص در حافظه، کاهش تعداد سلول‌های عصبی، اختلالات ساختاری در هیپوکمپ و اختلالات شناختی می‌شود [18].
رفع ترس و اضطراب یکی از مسائلی است که تلاش‌های زیادی درباره آن انجام شده است و شرایط محیطی در تغییر حساسیت به تحریکات ترس و اضطراب مؤثر است؛ بنابراین با توجه موارد فوق و مشخص‌نبودن تأثیر انزوای اجتماعی و قطع مصرف بر رفتار ترس و اضطراب در این راستا این پژوهش با هدف تعیین تأثیر قطع درون‌بطنی ـ مغزی مرفین سولفات بر رفتار ترس و اضطراب در رت‌های نر پرورش‌یافته در شرایط انزوای اجتماعی انجام شده است.
مواد و روش‌ها 
برای انجام این تحقیق تجربی از 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار و گرفته‌شده از شیر با سن 21 روز استفاده شد. سپس هر موش صحرایی در قفسی جداگانه به ابعاد 40×25×22 سانتی‌متر در شرایط انزوای اجتماعی نگهداری شد. آب و غذای مخصوص (پلت) به میزان کافی، به جزء هنگام آزمایش در دسترس آن‌ها قرار می‌گرفت. محل نگهداری حیوانات از نظر شرایط فیزیکی دارای دوره روشنایی‌تاریکی ۱۲‌ساعته (هفت صبح تا هفت شب) و دمای 2‌±‌22 درجه سانتی‌گراد و بدون هرگونه سروصدا و آلودگی صوتی بود. آزمایشات مدنظر از ساعت 9 تا 13 انجام می‌گرفت. موش‌های صحرایی به طور تصادفی در چهار گروه و هر گروه با هشت سر موش جایگزین شده‌اند. رت‌ها به گروه‌های شاهد (دریافت‌کننده سالین) و دریافت‌کننده مرفین سولفات (سیگما؛ آلمان) که هرکدام شامل زیرگروه‌های حاد و مزمن هستند، تقسیم شدند. در گروه‌های حاد تزریق به مدت 10 روز و در گروه‌های مزمن تزریق به مدت 60 روز به صورت درون‌بطنی ـ مغزی انجام شد [19 ،7]. پنج روز پس از قطع مصرف دارو در گروه‌های حاد در روزهای 15 و در گروه‌های مزمن در روزهای 65 آزمون ماز انجام شد. مرفین سولفات به صورت درون‌بطنی ـ مغزی در دُز 10 میکروگرم بر کیلوگرم تزریق شده است. تمام تزریقات در حجم100  rg و 0/1‌ ml و وزن بدن انجام شده است.
اندازه‌گیری اضطراب
آزمون پلاس ماز 

برای اندازه‌گیری رفتارهای اضطرابی و بررسی فعالیت حرکتی عمومی موش‌های صحرایی از روش آزمون ماز به‌علاوه‌ای بهره برده شد.
ماز از دو بازوی باز 50‌×‌10 سانتی‌متر و دو بازو هم‌اندازه بسته با دیواره‌های 40 سانتی‌متر و سقف باز تشکیل شده که در ارتفاع 50 سانتی‌متر از کف قرار دارد [20]. بازوهای باز در جهت خلاف یکدیگر قرار گرفته و نرده پلکسی‌گلاس شفاف یک سانتی‌متری در پیرامون بازوی باز دارد. موش‌های صحرایی اجازه دارند که ماز را طی دوره زمانی پنج‌دقیقه‌ای آزادانه جست‌وجو کنند؛ طی این زمان، تعداد کل ورودها به بازوهای باز و بسته و نیز زمان گذرانده‌شده در بازوهای باز و بسته ثبت و ضبط می‌شود. قبل از آزمایش، در روز آزمون هر موش صحرایی به طور جداگانه به مدت پنج دقیقه در جعبه‌ای با دیواره‌های پلکسی‌گلاس سیاه cm 10‌×‌40‌×‌30 قرار گرفت تا فعالیت جست‌وجوگرانه آن افزایش یابد. برای تعیین مقدار فعالیت حرکتی، تعداد ورودها به بازوی باز و بسته اندازه‌گیری شدند [21]. 
داده‌ها با استفاده از نسخه 16 نرم‌افزار آماری SPSS نسخه تجزیه و تحلیل شد. همه مقادیر به صورت میانگین‌±‌انحراف معیار ارائه شدند. با توجه به اینکه نتایج به‌دست‌آمده کمّی است، ابتدا فرض نرمال‌بودن داده‌ها توسط آزمون کولموگروف‌اسمیرنوف برقرار شد. برای مقایسه میانگین بین گروه‌های مورد‌آزمایش، تحلیل واریانس یک‌طرفه و آزمون تعقیبی توکی و برای مقایسه متغیرها در داخل گروه‌ها، آزمون آماری تی زوجی استفاده شد. مقدار 05/0P< از نظر آماری معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها
نتایج مطالعه حاضر نشان می‌دهد پنج روز پس از قطع مصرف درون‌بطنی ـ مغزی مرفین، درصد زمان حضور در بازوی باز EPM نسبت به گروه کنترل مربوطه، در گروه‌های حاد و مزمن به طور معنی‌داری کاهش یافته است (تصویر شماره 1، P<0/001). همچنین درصد تعداد ورود به بازوی باز EPM نسبت به گروه کنترل در گروه‌های حاد و مزمن به طور معنی‌داری کاهش یافته است (تصویر شماره 2، P<0/001) و درصد تعداد ورود به بازوی بسته در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معنی‌داری نداشته است (تصویر شماره 3).



 با مقایسه بین گروه‌های حاد و مزمن مشخص شد درصد زمان حضور در بازوی باز در گروه‌های مزمن در مقایسه با گروه حاد متناظر، به طور معنی‌داری کاهش یافته (تصویر شماره 1، P<0/05) ولی درصد تعداد ورود به بازوی باز و بسته ما‌بین گروه‌های حاد و مزمن، معنادار نبوده است (تصویر شماره 2 و 3).





 

بحث
نتایج این تحقیق نشان داده است در گروه‌های دریافت‌کننده مرفین به صورت درون‌بطنی ـ مغزی در شرایط حاد و مزمن در رت‌های پرورش‌یافته در شرایط انزوای اجتماعی، پنج روز پس از ترک مصرف مرفین سولفات، نسبت به گروه‌های کنترل درصد و تعداد ورود به بازوی باز EPM کاهش یافته است. در مقایسه بین گروه‌های حاد و مزمن، در گروه‌های مزمن، پس از ترک، میزان کاهش در درصد و میزان ورود به بازوی باز EPM بیشتر بوده، ولی معنی‌دار نبوده است؛ بنابراین وابستگی به مرفین و نیز ترک آن می‌تواند بر میزان اضطراب موش‌های صحرایی مؤثر باشد.
 تجویز حاد و مزمن مرفین بین گروه‌های دریافت‌کننده مرفین و کنترل، تفاوت معنی‌داری داشت که نشان‌دهنده نوعی وابستگی و اعتیاد به مرفین در موش‌هاست. یافته‌های ما نشان می‌دهند موش‌های صحرایی تحت تیمارِ در حال ترک یا وابسته به مرفین در مقایسه با گروه کنترل، رفتارهای اضطرابی بیشتری را بروز می‌دهند و این میزان بروز در موش‌های با اعتیاد مزمن اغلب از موش‌های با تیمار حاد بیشتر بوده است.
در این مطالعه نشان داده شد پس از ترک نیز حیوانات تحت تیمار حاد و مزمن رفتارهای اضطرابی را بروز می‌دهند. کاستیلو و همکاران نیز نتایج مشابهی را گزارش کردند و بروز نشانگان رفتار شبه‌اضطرابی در موش‌های تحت ترک مرفین را به حساس‌شدن قشر خاکستری نسبت دادند [22]. از طرفی محیط غنی‌شده می‌تواند نمایه اضطرابی موش‌های صحرایی جوانی که در دوره جنینی در معرض مرفین مزمن بود‌ه‌اند، بهبود دهد [23]. همچنین مشخص شده است پرورش در شرایط انزوای اجتماعی می‌تواند ناهنجاری‌های رفتاری متعددی، از جمله اضطراب را در موش آزمایشگاهی ایجاد کند [24]. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد به طور کلی سطح اضطراب در موش‌های پرورش‌یافته در شرایط انزوای اجتماعی بالاتر بوده است.
امیری و همکاران نشان دادند انزوای اجتماعی می‌تواند موجب بروز همزمان افسردگی و اضطراب در موش‌ها شود [25]. در پژوهشی دیگر، نشان داده شده است که پرورش در شرایط انزوای اجتماعی و تنش ناشی از آن پاسخگویی گیرنده اپیوئید کاپا را افزایش داده و درنتیجه تنظیم منفی سیستم دوپامین روی می‌دهد که منتهی به تمایل به مصرف الکل می‌شود [26]. نتایج مشابهی در پژوهش حاضر در مورد بروز اضطراب در موش‌های صحرایی پرورش‌یافته در انزوای اجتماعی دیده شده است.
در این پژوهش نیز مشاهده شد موش‌های پرورش‌یافته در انزوای اجتماعی میزان بالایی از اضطراب را بروز می‌دهند. بروز اضطراب می‌تواند یکی از دلایل عمده برای رجوع به مصرف مجدد داروی مخدر باشد. از این رو کاهش اضطراب از طریق پرورش در شرایط اجتماعی می‌تواند از میزان اضطراب ناشی از مصرف و ترک کاسته و به ترک موفقیت‌آمیز کمک کند. غنی‌سازی محیطی و اجتماعی می‌تواند به تغییرات عملکردی در تعداد گیرنده‌های اپیوئیدی منجر شود [27]. 
از آنجا که انزوای اجتماعی باعث کاهش عملکرد مغز ،کاهش نروژنز و تعداد سلول‌های عصبی، اختلالات ساختاری در هیپوکمپ و اختلالات شناختی و محرومیت از بازی می‌شود، احتمالاً به این دلایل اضطراب در گروه‌های پرورش‌یافته در شرایط انزوای اجتماعی افزایش یافته است [29 ،28 ،12].
 جایگاه اثرات مهم ایپوئید‌ها درآمیگدال است؛ به طوری که فعالیت سیستم اپیوئید در هسته مرکزی آمیگدال میزان پاسخ‌های شبه‌ترس را در رت کاهش می‌دهد و تحریک گیرنده µ باعث کاهش میزان ترس می‌شود [31 ،30]. پیتید‌های شبه‌اپیوئیدی باعث کاهش سطح نورآدرنالین می‌شوند و پاسخ‌های هیجانی را کاهش می‌دهند و ایپوئید‌ها به طور پیش‌سیناپسی باعث کاهش ترشح نورآدرنالین می‌شوند و دلایلی وجود دارد که ایپوئید‌ها بیان ترس را کاهش می‌دهد [33 ،32]. تزریق آگونیست گیرنده مو و مورفین به درون آمیگدال بیان ترس را کاهش می‌دهد [33]. بنابراین پس از قطع مصرف مرفین احتمالاً گیرنده‌های مو کمتر تحریک شده و همچنین از طریق افزایش سطح نورآدرنالین میزان ترس و اضطراب افزایش یافته است.
 از طرف دیگر یکی از پیامدهای مصرف مرفین، کاهش اپیوئیدهای درون‌زا از‌جمله انکفالین است که هنگام قطع مصرف مرفین و تزریق نالوکسان، خود را به صورت پردردی نشان می‌دهد و احتمالاً یکی از دلایل افزایش اضطراب در گروه‌های دریافت‌کننده مزمن مرفین پس از قطع مصرف است [16]. 
نتیجه‌گیری
نتایج این تحقیق نشان داد قطع تجویز درون‌بطنی ـ مغزی حاد و مزمن مرفین در شرایط انزوای اجتماعی می‌تواند موجب افزایش بروز رفتار اضطرابی در موش‌های صحرایی شود. میزان بروز رفتار اضطرابی در موش‌ها در تجویز حاد به نسبت تجویز مزمن در زمان وابستگی و پس از ترک کمتر بوده است. به طور خلاصه، حالات عاطفی منفی همراه با ترک حاد و مزمن مورفین شامل رفتار شبه‌اضطرابی است. مدل‌های حیوانی پیامدهای عاطفی منفی ترک مواد افیونی باید در ترسیم بسترهای عصبی‌شیمیایی و عصبی‌آناتومی مدارهای مغزی مربوط به استرس، حالات عاطفی و پاداش مغز مفید واقع شوند.
 کاربرد جداسازی اجتماعی پس از گرفتن از شیر، در بین موش‌ها، برای تولید نتایج رفتاری مشابه با نتایج تجارب ناخوشایند انزوا در انسان‌ها مفید است و از پتانسیل تأمین یافته‌های پیش‌بالینی که ممکن است به تحقیق بالینی تبدیل شوند برخوردار است.
با توجه به اینکه تحقیقات کمی در این زمینه روی موش‌های ماده انجام شده است، پیشنهاد می‌شود تأثیر قطع مصرف حاد و مزمن مرفین سولفات بر رفتار ترس و اضطراب در رت‌های ماده پرورش‌یافته در شرایط اجتماعی و غیراجتماعی با توجه به روش‌های مختلف تزریق، بررسی شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

تمامی مراحل آزمایش بر اساس پروتکل تأییدشده کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان با کد IR.REC.1396.1544 اجرا شد. رعایت حقوق حیوانات آزمایشگاهی در پژوهش برای استفاده انسانی مبتنی بر دستورالعمل‌های بین‌المللی مراقبت و استفاده از حیوانات آزمایشگاهی بوده است.
حامی مالی
این مقاله حامی مالی ندارد.
مشارکت نویسندگان
پژوهشگر اصلی: قاسمعلی خدابنده (40 درصد)؛ نگارنده بحث: غلامحسن واعظی (25 درصد)؛ نگارنده مقدمه، روش‌شناس و تحلیلگر آماری: ویدا حجتی (25 درصد)؛ پژوهشگر کمکی: شهرام شرفی (10 درصد).
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
بدین‌وسیله نویسندگان مقاله از دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان سپاسگزاری و قدردانی می‌کنند. 
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: فيزيولوژی پزشکی
دریافت: 1397/12/6 | پذیرش: 1398/6/12 | انتشار: 1398/7/9

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.