اهداف: وسواس فکریـعملی یکی از مشکلات جدی سلامت روانشناختی بوده و سالانه هزینههای اقتصادی و اجتماعی هنگفتی را بر جامعه تحمیل میکند و علائم ناتوانکننده آن کارکرد میانفردی، شغل و زندگی فرد را مختل میکند. هدف پژوهش بررسی نقش میانجی ناگویی هیجانی در رابطه بین سبکهای مقابلهای و ویژگیهای شخصیتی با وسواس فکری عملی بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش تمامی بیماران مبتلا به وسواس فکری عملی مراجعهکننده به کلینیکهای روانپزشکی شهر کرمان در سال 1397-1398 بودند که از میان آن ها دویست نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبکهای مقابلهای لازاروس و فولکمن (1984)، پرسشنامه شخصیتی پنجعاملی نئو کاستا و مککری (1985)، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو باگبی، پارکر و تیلور (1994) و پرسشنامه وسواس فکری عملی مادسلی هاجسون و راچمان (1997) بود. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسلهمراتبی همزمان و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 انجام گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگیهای شخصیتی (بهجز روانرنجورخویی) با ناگویی هیجانی (000/0>P؛ 0/523-=r) و وسواس فکری عملی (000/0>P؛ 0/253-=r) رابطه منفی و معکوس دارد. همچنین ناگویی هیجانی با وسواس فکری عملی (000/0
P؛ 0/045-=r) رابطه ندارد، اما سبک هیجانمدار با وسواس فکری عملی (0/005>P؛ 0/198=r) رابطه مثبت و مستقیم دارد. شاخص برازش داده حاکی از براش مناسب دادهها با الگوی پیشنهادی بود (0/05>P).
نتیجه گیری: ناگویی هیجانی به عنوان میانجیگر در رابطه بین سبکهای مقابلهای و ویژگیهای شخصیتی با وسواس فکری عملی، نقش مهمی در بهبود سلامت روان بیماران وسواسی دارد.
نوع مطالعه:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
بهداشت روان دریافت: 1398/12/11 | پذیرش: 1399/4/30 | انتشار: 1399/10/12